یه سوال: چرا خیلی وقتا آدما خودشون رو گول می زنن؟!
بذار بهتر بگم« چرا ما آدما چیزهایی رو به باورمون تحمیل می کنیم؟»

 

 

پ.ن: از این که چند وقته ننوشتم متاسفم دلیل تاخیر هم این که نه اوصاع فکری خوبی داشتم و نه وقت مناسب!

راستی می خوام به صور جدید وبلاگ نویسی کنم که در آینده می بینید!

تا بعد دوستان من! راستی یادتون نره به سوالم جواب بدین! 

هیچ نمی دانم...

سر کلاس ادبیات فارسی معلممون می خواست بچه ها رو غیر مستقیم نصیحت کنه گفت :

« زندگی توهم نیست! باور کنید که در واقعیتید! »

بچه ها خندیدن و رفتن تو فکر قرص اکستیسی ! اما ...

واقعیت؟! باورش سخته! واقعیتی که نمی دونیم از کجا اومده! حتی خودمون رو هم نمی شناسیم! ما خودمون رو در مقابل عمل انجام شده می بینیم!

 

* * *

نیم ساعت بعد دوباره معلم فارسی گفت:

«بعضی فلاسفه معتقدن انسان پیش از تولد دانا بوده! اما وقتی وارد دنیا میشه همه چیز رو فراموش می کنه و دوباره شروع به کند و کاو می کنه!»

میگم:جسم انسان مال این دنیاست! آیا روحش هم مال اینجاست؟ و  به ارث می رسه؟!

 

* * *

سر کلاس دینی ( دین اسلام ) گفتم : حقیقت...!

معلم گفت : « حقیقت؟!!! یعنی چی؟! »

 

* * *

من از کل دنیا یه چیز رو می دونم:

میدانم که هیچ نمی دانم!

 

* * *

دیروز تو روزنامه ی ایران یه جمله از منتسکیو خوندم با این که ممکنه ربط مستقیمی با این حرف ها نداشته باشه اما جالب بود:

« خود کشته را چگونه مجازات می کنید؟! »

 

 

 

همین تا بعد ...

 

۱. نتیجه های ساده (۱) ۲. تا بعد...

 

یه قانون توی طبیعت وجود داره که میگه انسان ها نسبت به زندگی یا امیدوار اند یا نا امید و یا تلفیقی از این دو ! امیدوارها و ناامید ها وضعیت مشخصی دارند اما اونایی که هم امیدوارند و هم نا امید آن هایی هستند که نمی دونن چه جوری زندگی می کنن و همواره سرگردان اند ... تعداد این افراد به طور معمول از دیگران بیشتر است ...! اما ما یه بند به این قانون اصافه می کنیم و می گوییم افرادی هم هستند که نه امیدوارند ، نه ناامید و نه تلفیقی از این دو ! و این معنی ای میان هستی و نیستی پیدا می کند! این افراد برای دیگران "شاید" باشند اما برای خود نیستند...

 

*این قسمتی از نتایجی بود که من تا به حال به دست آورده ام!

 

***

 

یه چیز دیگه این که بعد از 4 ماه دوباره "دفتر روز نوشتم" رو باز کردم و توش نوشتم!

چیزهایی وجود داشت که باعث می شد من چند وقتی ننویسم ! اما این بار با یک دید دیگه شروع کردم و ادامه می دم! و تا نتایجی که می خوام حاصل نشه نوشتن دل نوشته ، شعر و ... تعطیل می شود ! پس زمان به روز کردن این دفتر هم نامشخصه!

 

راستی از سخنان و نظرات خوبتون کمال تشکر رو دارم.

 

همین!

تا بعد...