تولدم را تبریک بگویید...

۱۴ سال پیش بدون هیچ آگاهی یا آرزویی پام رو توی این دنیا گذاشتم!

 اومدم که به دنبال ماهیت خودم بگردم ! من با روحی پاک و درونی بزرگ به اینجا اومدم! با توانایی فکر کردن ؛ فهمیدن و...

من به عنوان و با تمام ویژگی های یک انسان آمدم تا انسان باشم ... تا جست و جو کنم و نا امید نشم! تا عاشق باشم! تا بفهمم چه کسی هستم!  و شاید به دیگران هم بفهمانم ...

پس سالگرد تولد من رو به عنوان یک انسان بهم تبریک بگین...!!!   

هر چند وجود من برای خیلی ها ارزشی ندارد و چه بسا آزار دهنده هم هست!

همین!( البته خودش خیلیه ها)

 

*این نوشته رو ۲۵/۱۰ نوشته م ! نوشته ی دیروزم به نظر خودم خیلی کلیشه ای بود پس امروز عوضش کردم! عذر می خوام پیش میاد دیگه...!  حالا چه فرقی می کنه؟! شما تولدم رو بهم تبریک بگین!

نیستم...

حرف تازه ای ندارم...

فقط آمده ام بگویم:

« - من نیستم!»

من در جرم* یک انسان

آمده ام بگویم :

« - نیستم!»

من؛ تنها محدود به نیستنم  !

و زندگی آغاز نبودن من...

 

همین!

 

* این کلمه رو با کسره ی«ج» و سکون «ر» بخوانید . این پاورقی رو برای این آوردم که احساس کردم بعضی ها در خواندن نوشته و درک آن به اشتباه افتاده اند.

میلک شیک...

 - با یه میلک شیک چه طوری؟

بد نیست ها !  گاهی یه میلک شیک خوردن واسه قلب آدم خوبه هر چند تنهایی حال نمیده !  پس اگه کسری یا سینا یا کس دیگه ای هم باشه خیلی مفیدتره!

هممم !!  پیاده روی تنهایی واسه من بیشتر  مفیده! اصلا شاید کسی حوصله ی من رو نداره...